2733
2734
عنوان

شوهرم قبول نداره ایراد از خانواده شه

| مشاهده متن کامل بحث + 272 بازدید | 36 پست
ب شوهرت بگو من همینم نمیتونم چاپلوسی خواهر و زن داداشتو بکنم ک بیان سمتم،اصلا اینجوری بهتره

من قبلا سعی کردم بهشون نزدیک شم چون آدم هستم که تنها بمونم اذیتم دیدم نه نمیشه خودمو کشیدم کنار باز شوهرم میگه چرا ساکتی با اینکه چند بار دیده کوتاه جواب میدن 

دقیقا عین ماجرای مامان من با خانواده بابام

حقیقتا دلم واسه مامانم میسوزه 

ولی خب کاریش نمیشه کرد الان خانواده ی من با عمه ها و عموها کلا ارتباطی ندارن مگر اینکه جایی همدیگه رو ببینن سلام و علیک معمولی کنن 

البته بابام تلفنی در ارتباطه ولی مامانم نه


من حقو میدم به شما چون دیدم برخوردا رو 

بهتره یکم عقب بکشید با تموم سختیاش و اینکه با همسرتون هم بحث نکنید سر این موضوعات چون اولا که فایده نداره دوما فقط اعصاب خودتون خورد میشه چون چیزی تغییر نمیکنه 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



دقیقا عین ماجرای مامان من با خانواده بابام حقیقتا دلم واسه مامانم میسوزه  ولی خب کاریش نمیشه ...

بحث نمی کنم خیلی وقت ها ولی اینکه بگه تقصیر تو هست زور دارن

2731
من قبلا سعی کردم بهشون نزدیک شم چون آدم هستم که تنها بمونم اذیتم دیدم نه نمیشه خودمو کشیدم کنار باز ...

اگه گفت چرا ساکتی بگو از حرفا بیهوده و غیبت کردن خوشم نمیاد خونواده شوهر منم همینن کلا اینجور آدما روانین میخوان بقیه رو هم مریض کنن 

کاربر جدید نیستم فقط با کاربری جدید ‌اومدم
اگه گفت چرا ساکتی بگو از حرفا بیهوده و غیبت کردن خوشم نمیاد خونواده شوهر منم همینن کلا اینجور آدما ر ...

من اصلا منزوی شدم جوری که گاهی حس می کنم روح م 

دقیقا عین ماجرای مامان من با خانواده بابام حقیقتا دلم واسه مامانم میسوزه  ولی خب کاریش نمیشه ...

احتمالا دختر منم بزرگ بشه همین حرفا شما رو بزنه

کاربر جدید نیستم فقط با کاربری جدید ‌اومدم
بحث نمی کنم خیلی وقت ها ولی اینکه بگه تقصیر تو هست زور دارن

بگه واست مهم نباشه بگو من همینم دوست ندارم با آدما سمی و عقده ای رفت و آمد داشته باشم

کاربر جدید نیستم فقط با کاربری جدید ‌اومدم
من اصلا منزوی شدم جوری که گاهی حس می کنم روح م 

وای اصلا واست مهم نباشه البته درکت میکنم چون خودم قبلا واسم خیلی مهم بودن حتی همین الان هم برم خونه پدرشوهرم همین حس تنها بودن بهم دست میده ولی به هیچ عنوان دوست ندارم تنهاییم رو با آدما عقده ای پر کنم واسه همین خیلی خونشون نمیرم اگر هم برم زود برمیگردم

کاربر جدید نیستم فقط با کاربری جدید ‌اومدم
اره دیگه خیلی وقت ها کم میرم و تنهام و اذیتم

چقدر آدما بیشرفن 

خب حالا مگه چقدر حرف هست که برا درگوشی هم حرف میمونه.

من یه جاری دارم قشنگ قابلیت این شکلی کردن خواهرشوهرامو داره ولی اونا کلا  تو فاز خودشونن‌‌.



من قبلا سعی کردم بهشون نزدیک شم چون آدم هستم که تنها بمونم اذیتم دیدم نه نمیشه خودمو کشیدم کنار باز ...

بگو مشکل از من نیست ،اونا ی حصار دور خودشون کشیدن و قصد راه دادن منو ندارند،منم بیکار نیستم خودمو تو دل اونا جا کنم،مگه زندگی بدون اونا سخته برام؟

چقدر آدما بیشرفن  خب حالا مگه چقدر حرف هست که برا درگوشی هم حرف میمونه. من یه جاری دارم قشنگ ...

حالا خوبه خواهر شوهرات این مدلی نیستن من جاری آخریم کلا این مدلیه با خواهر شوهرام در گوشی حرف میزنه یا زیر لب حرف میزنه بااونا تا منواذیت کنه منم اولا واسم مهم بود گریه میکردم به شوهرم میگفتم ولی شوهرمم طرف اونا بود دیگه جوری شدم که اصلا واسم مهم نیستن حتی اگه اونا بخوان بامن حرف بزنن من محل نمیدم بهشون

کاربر جدید نیستم فقط با کاربری جدید ‌اومدم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   مائده6525221  |  8 ساعت پیش
توسط   mehrsathename  |  17 ساعت پیش