2733
2734

بچه ها تاپیک اولم فکر میکنم بود ، خلاصش اینه ک دوستم ک خیلی برام عزیزه،مامان باباش جدا شدن و حال روحی بدی داره و کمبود محبت و..تازه کنکوری هم هستیم😑. بهرحال با این وضعیتش عاشق یه آقایی شده ک سنو سالش کم نیست و اون آقا هم انگار یکم جذب دوستم شده..تو تاپیک قبل گفتم نگرانم نکنه قصد بدی داشته باشه این اقا و در نهایت به اتفاقای بدی ختم بشه این قضیه..

الان به دوستم گفته باید یه چیزیو بهت بگم.پشت گوشی نمیشه و بریم پارکی یا کافه ای جایی..دوستمم ذوق مرگ شده..از یه طرف میترسم نکنه از این قرار قصد بدی داشته باشه و از یه طرفم میگم پارک و کافه ک شلوغه و کاری از دستش بر نمیاد بخواد بکنه..

به دوستم گفتم نرو بنظرم..ولی میگه الکی نگرانی و حساس شدی اتفاقی نمیفته..

بنظرتون صلاحه ک دوستم بره با این آقا بیرون؟خودم کم استرس کنکور و بدبختیامو دارم باید الان کلی هم استرس بکشم واسه این قضیه.

بنظرم شما هم باهاش برو 

اما با یک یا دو میز اختلاف بشین 

و از دور بپا

ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود می‌گوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟) ((((درضمن این کاربری دست دو نفره لطفا اگه چیز بدی گفتن مراعات حال منو کنید و بخاطر من ببخشید )))ممنون

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

باشه ممنون از راهنماییتون.

فدا

ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود می‌گوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟) ((((درضمن این کاربری دست دو نفره لطفا اگه چیز بدی گفتن مراعات حال منو کنید و بخاطر من ببخشید )))ممنون
2731
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   reyhanehbanoo  |  16 ساعت پیش
توسط   پارک_پرین_اعظم  |  15 ساعت پیش