شوهرم یه کارایی کرده یه برخوردی داشته که همش توهم خیانت دارم
توی تاپیک قبلم که مدتها پیش زدم گفتم که میخوام امشب باهاش صحبت کنم ولی یه ربع بعدش زنگ زد گفت یه کاری پیش اومده دارم میرم مشهد!!!
بدون من!!! حتی پرسیدم چه کاری گفت گیر نده دیگه اه!
اون از سرد شدنش
اون از پیچوندناش
همش حس میکنم خیانتی در کاره
همش حس میکنم همه مردا کثیفن
یه روزی بالاخره دیر یا زود خیانت میکنن
دلم میخواد نگرشم رو درست کنم
ولی نمیشه
دلم نمیذاره