من مادر و خواهرم همه جا فتنه راه انداختن و انداختن گردن من تو بارداری باعث شدن تا مرز جنون برم اخرشم باهام قهر کردن خواهربزرگمم مث من ساکته چیزی نمیگه
بخدا هرجا میرم مثلا دکتری جایی منو دوست دارن میگن چقد ارومی صبوری ولی تو فامیل و همسایه یا میزنن تو سرم یا بهم حرف میزنن یا پشتم ب میگن یا حرصمو در میارن