2733
2739
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731

گذاشتی لایک 

کلثوم اکبری هستومه ساکن ساری . مه جنون دست دادومه مه دست نیه . سیزده تا بیه چهارده تا بیه پونزده تا بین ندونمبه. ندونمبه یه ماه کشیه بیست روز کشیه دو ماه کشیه یکسال کشیه ندونمبه.قرص دادومههه قرص قننند ....با حوله ...
2740
🐐ار

عاااالی بود 

کلثوم اکبری هستومه ساکن ساری . مه جنون دست دادومه مه دست نیه . سیزده تا بیه چهارده تا بیه پونزده تا بین ندونمبه. ندونمبه یه ماه کشیه بیست روز کشیه دو ماه کشیه یکسال کشیه ندونمبه.قرص دادومههه قرص قننند ....با حوله ...

چیزی ازت معلوم نیس ک خیلی دوره

من نمیدونم تو دلت چی میگذره ولی حاضرم قسم بخورم ب اون لحظه ای ک کلی درد میکشی و چشمات پر از اشکه، خدا تو رو میبینه " خدا بی دلیل خواسته ای رو تو دلمون نمیذاره "

چهره ی معمولی 

نقصی نداره

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز