تمام دوستای صمیمیم عوضی بازی دراوردن باهاشون قطع رابطه کردم،حتی فامیلای نزدیک که باهاشون اوکی بودم دیکه درارتباط نیستم... رابطه عاطفیم خراب شد و از کسی که دوسش داشتم هیچخبری نیست اونم ولم کرد....واقعا برام سواله چرا اینجوریه؟حس میکنم مشکل از منه یا زیادی ساده و مهربونمیا یه مشکلی دارم همه ازم بدشون میاد،هرچی سنم میره بالا تنهاتر میشم....حتی یه دوست ندارم که باهاش وقت بگذرونم برم بیرون بگردم....هیچکس نیست.....هیچکس
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
واقعا حالم بده دقیقا مشکل از ماست اگه ماهم بد بودیم شاید الان صد نفر دورمون بود
اره اونا احنقن گوساله ان برا همین درون گرا بودن رو ترجیح میدم همیشه سعی کن از خودت احساساتت نگی از مشکلاتت هیجوقت نگی از چیزی که ناراحتت میکنه نگی از دوست داشتنت حتی
نحسی ازکجامیاد:نحسی از چشم بددیگران که حسادتهایی به داشته ها یاپیشرفت زندگیمون میکنن واین انرژی منفی هاکه میفرستن به سمت ما که بهش میگن (چشم زخم) ونحسی های دیگه هم هست که بعضی ازادمابااستفاده از سحروجادو واردزندگیمون میکنن حالامیتونه ازهرطریق وبخاطرهرکاروچیزی باشه که باعث میشه کل زندگیمون حالت بستگی وبن بست پیداکنه حتی رزق وروزی کم بشه بیماربشیم حال وحوصله هیچکی ونداشته باشیم تمایل به ارتباط وحتی جدایی بین خودمون ونزدیکامون پیش بیادوووو چیزای دیگه که زیادن