بله
یادمه برام اعتقاداتش مهم بود. نماز روزه حلال حروم....
هنوزم شوهرم میگه تو یه سؤال نکردی ببینی من چقدر پول دارم. خونه دارم یا نه. ماشین دارم یا نه. درآمدم چقدره.
ما معرف داشتیم.جلسه اول خونه عموم آمد وقت نماز مغرب بود همه هم در حال نمازخوندن بودیم. دختر عموم به جای من دست و پاشو گم کرده بود
من
فامیل‌بودیم‌ولی‌تاروز‌خواستگاری‌ندیده‌بودمش.
اول خانواده ها خواستن عکس بدیم به هم تا ظاهر پسندیده بشه بعد یک جلسه صحبت کردیم معرفی کلی و سوال مپرسیریم
بعد تعداد جلسات و دیدار ها بیشتر شد
و ادامه اش حالت مدرن داشت خانواده ها درجریان بودن ولی فقط خودمون دوتا میرفتیم بیرون و حرف میردیم تا شناخت حاصل بشه
پیش مشاوره رفتیم و درنهایت بعد از ۸ ماه آشنایی عقد کردیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
