2737
2739

منکه هنوز بچه ندارم ولی مطمهنم چیزی نمی خره 🥲

خدایا سختی این زندگی رو برای من آسون گردان.خدایا صبر و بردباری منو زیاد کن 🥲💔🙏🏻                   حتی ماهی هم تا دهنش رو باز نکنه صید نمیشه.پیش هیچ کس از زندگی و راز هاتون نگین تا زمین نخورین:)😊😇
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



سر اولی که اصلا نه من میدونستم نه اون میدونست که باید کادو بده ولی یه دسته گل خیلی بزرگ شیک اورد و گوسفند کشت 

سر دومی کادوش رو تو بارداری بهم داد برام ماشین خرید گل و گوسفند کشت

دقیقا  گفت برو پز بده کیف کن بهترین بیمارستان زاییدی 😂

من خودم تکمیلی دارم شاغلم پول بیمارستان رو همسرم میده اما چندین برابرش رو براش میارم تو زندگی انتظار دارم یه کادو خوب بده واقعا یا حداقل قربونی کنه بده به نیازمند اما خیلی بیخیاله 

2731
خوب ما هم گوسفند میکشیم شوهرم خودش گرفت کشت هیچوقت یادم نمیره رو دو تا بچه هام قبلش ۳ ماه کامل بیکا ...

الان بارداری؟ قربونی میکنید میدید نیازمند یا برا خودتونه؟

هنوز دومی رو باردار نشدم

اما اولی واسم یه النگو از این پهن ها که تک میندازن ،نمیدونم اسمش چیه خرید.

یه دسته گل خیلی قشنگ هم آورد بیمارستان برام‌

یه گوسفند واسه پسرمون قربونی کرد یه دونه هم عقیقه دادیم مشهد. 

اما الان باردار بشم واقعا توقع طلا ندارم ازش، چون پسرمون داره میره مدرسه، قراره با ivf هم باردار بشم، واقعا پولی نمیمونه برامون  

2740
هردو زایمانم.. بلانسبت شما کوفت.. تازه دومی که منو گذاشت دم در رفت واسه باباش سنگک تازه بخره با ابگو ...

از این زخما همه مون خوردیم عزیزم منم زایمان اولم شده بود آژانس مادرش که صبح تا شب ببره بیمارستان بیاره که مادرش بیاد نظارت کنه آخرشم ببرش رستوران و سوپری

چه تدارکاتی دیده واست 😄

۱۴ سال تو بدترین شرایط پشت هم بودیم هیچ کدوم از این کارها اگه نباشه برام مهم نیست تنها حضور خودشه 

باورت میشه چند روز پیش سالگرد ازدواجمون بود پول نداشتیم کیک بخریم😂😂ولی خودم زودتر یه بهونه اوردم گفتم کیک نخره😉😂

۱۴ سال تو بدترین شرایط پشت هم بودیم هیچ کدوم از این کارها اگه نباشه برام مهم نیست تنها حضور خودشه&nb ...

ما برعکس بوده اوایل وضع مالی مون خوب نبوده الان بدهی هامون کم شده شرایطمون بهتر شده 

از این زخما همه مون خوردیم عزیزم منم زایمان اولم شده بود آژانس مادرش که صبح تا شب ببره بیمارستان بیا ...

مادر اینم اومد پنج روز ور دل من موند.. دراز کشید.. بچمو گرفت بغل من عین خر کار کردم انگار اون زایمان کرده.. تازه میگفت یه کم استراحت کن تازه ازبیمارستان اومدی... انگار شام وناهار نمیخوردیم... بزور رفت خونش... نمیرفت که... 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز