2777
2789
عنوان

بدترین دعوای عمرتون رو تعریف کنید 😂

| مشاهده متن کامل بحث + 1169 بازدید | 67 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ما همسایمون دوتا خانوم دعوا افتادن هر دوتا سلیطه بودن یکیش ک کلا عادت داشت همیشه دامن میپوشید بدون ش. و. ر.  ....ت  .وقتی اومد تو کوچه رفت تو دامنش کلی سنگ جمع کرد که بزنه اون یکی دستش کرد تو دهنش بدش هلش داد پاهاش رفت هوا کلی مرد هم تو کوچه بودن همه بدش میگفتن عجب تنش و اونجاش سفید بود آخه بدون ش.  و.  ر.  ت مجبوری دعوا بیفتی الان اونجات همه همسایه ها دیدن بهترشد

با پسر داییم تو انباری تنها بودیم 

بچه بودیم ۱۰ سالمون 

یهو دعوامون شد منو هول داد با باسن خوردم کف انباری بعد یهو یه تخته از زمین ور داشتم و کوبیدم به بازوش 

تخته رو ول کردم ولی نیوفتاد! چسبیده بود با بازوش 

میگی چرا؟ چون وسط تخته یه میخ بود وقتی کوبیدم فرو رفت تو گوشتش خیلی وحشتناک بود یهو دیدم گفت وای دستم منم تخته رو کشیدم که میخ در اومد 

استینش کاملا خون شد🤦🏻‍♀️  بماند کلی رفت دکتر و اومد

من دوستت دارم اینو چندبار بگم؟..من از همه ادما سرگیجه دارم فقط باتوعه که عوض میشه حالم:) فقط دسته توعه که پر میده بالم❤️‍🩹....
ما همسایمون دوتا خانوم دعوا افتادن هر دوتا سلیطه بودن یکیش ک کلا عادت داشت همیشه دامن میپوشید بدون ش ...

یا علی😐😐😐😐

من دوستت دارم اینو چندبار بگم؟..من از همه ادما سرگیجه دارم فقط باتوعه که عوض میشه حالم:) فقط دسته توعه که پر میده بالم❤️‍🩹....
خخخخخخخخ وای اون دیگه چه جوری میتونه از خونه بیاد بیرون 

خیلی قشنگ هم میاد‌ کلا آدم پرویی هست و گردن افتاده ی بارم جلو منو گرفت گفت داداشت با دخترم پیام بازی می‌کنه گفتم جلوی دختر خودتو‌ بگیر چند بار دخترش همینکارو تکرار کرد و مادره هی به من گفت منم به داداشم گفتم گفت عجب اون پیام میده زنگ میزنه مادره جلو دختر دریده خودشو بگیره 

دعوای خونوادگی ک نه

فقط یه بار بچه بودم رفتم سوپر مارکت برگشتنی تو خیابون دعوا شد منم اون وسط دعوا گیر افتادم چاقو چاقو کشی انقد ترسیده بودم نشستم همونجا به گریه کردن ک داداشم اومد از بین جمعیت کشیدم بیرون بردم خونه😂

خدایاسرده این پایین ازاون بالا اگه میشه نگام کن         یه کاری کن اگه میشه فقط گاهی خودت قلبمو ها کن     خدایاسرده این دستام ازاون بالاخودت ببین میلرزه         مگه حتی همه دنیا به این دوری به این سردی می ارزه😔

 تو خیابون یه مرده داشت یه دخترو به زور سوار ماشین میکرد داداشم رفت جلو طرفو بگیره. باهاش دعواش شد. 

قشنگ مردم و زنده شدم. میترسیدم داداشمو چاقو بزنه

"انزوا را به وابستگی ترجیح میدهم. وقتی وابستگی از بین رود، انسان وارسته می شود" "ملتی هستیم که هنوز خشنونت رو مردونگی، حماقت رو نجابت، شادی رو هرزگی، دزدی رو زندگی میدونیم؛ راه درازتری تا انسانیت داریم. و راه دراز تری تا آرامش و عشق..." "مدرسه که میرفتیم، هربار که دفتر مشقمون رو جا می ذاشتیم معلممون میگفت: مواظب باش خودتو جا نذاری! ما می خندیدیم و فکر می کردیم نمیتونیم خودمونو جا بذاریم! بزرگ که شدیم بارها و بارها خودمونو جا گذاشتیم؛ توی یه کافه، توی یه خیابون، توی یه شعر..."  
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز