دلیل ابن کاررهمسرت اینه که ...
شما تو رفتار و تو گفتارت بارها و بارها ثابت کردی که طلاهاتو بیشتر از هررررچیزی دوست داره ....
و یه جورایی طلا برات خط قرمز،یا همون نقطه ضعفت هست !
و یه جورایی همسرت حس،می کنه طلا ها هویی اون هستن چون تو اون ها رو دوست داری !،
به زبون و تو رفتار نشون می دی دوس داری و احتمالا تو رفتار و تو زبون نشون نمی دی همسرت ارزشمنده برات !،
هر وقت اشتی کردید و باهم گل و بلبل بودید خیلی خوب و اروم و بدون تیکه انداختن بهش،بگو تو دنیا هییچ کس برای من ارزشمند تر از تو نیست و هر چی که دارم مال تو هست حتی این طلاهایی که خریدی و هر وقت خواستی بیا بردار !!!
شاید بگی نه من نمی دم و نمی گم ! ولی با این جمله اب رو اتیش،میشی،و احتمالا خیلی کمتر بهت اسیب بزنه یا دبگه طلا ها رو ازت نگیره !، البته تو رفتارتم بایدددد نشون بدی و گاه گاهی،بهش،یاد اوزی کنی مثلا ماهی ۱،بار بهش بگی کافیه نه دم به دقیقه !
رفتار شوهرت دقیقا مثل بچه ای هست که می بیته مثلا خواهرش،یه عروسک جدید خرید و اونو دوست داره ولی چدن نمیاد با این بازی کنه و دیکه اهنیتی بهش نمی ده یهویی مثلا عروسک رو تیکه تیکه می کنه و گریه خواهرش،رو درمیاره چون می خواد دیده بشه ووبا اون بازی کنه !!!
اگر اینها نباشه!
شاید همسرت ترس از دست دادنت رو داره و می ترسه بری و طلا ها رو ببری با خودت !
یا اینکه خودت تو زبون گفتی که طلاها رو عیچ وقت بهت نمی دم و حق خودمه ! و احتنالا با این کار می خواد نشون بده ریییس کیه !