همیشه ادعا میکنه من رو بیشتر از خواهرم دوست داره ولی رفتارش این رو نمیگه من وقتی خواهرم به دنیا اومد اومدم پیش مادربزرگم زندگی کردم تا اینکه همین ۶ ماه پیش برگشتم پیشش الانم جوری رفتار میکنه انگار ناراضیه ولی وقتی میگم میخوام برگردم پیش مادربزرگم میگه نه تو بری من دق میکنم از دستش روانی شدم
●🌞●What's done is done, what's gone is gone, one of the life's lesson is always moving on••🌻🌿••
دیدی آن شب چه شد؟😔 پدر دیگر بیدار نشد... در گوشه ی تاریک و حزن آلود خانه... دیدی پدرم چشم بست؟ بی خداحافظی، بی حرف، بی پند و ناگهانی؟ دیدی فرزندانش را؟ سیمای غمگین دخترش را؟دیدی غم چشم پسرانش را؟ دیدی نفس در سینه حبس بود؟ چشمان در تمنای اشک بود؟ دیدی غم آسمان را؟ قطرات اشک بالا را؟ دیدی سکوت پرندگان را؟ ناله ی دلگیر باد را؟ دیدی که دیگر حرفی برای گفتن نبود؟ فقط اشک بود و اشک بود؟ دیدی که روز به سیاهی شب بود؟ آفتاب به سردی یخ بود؟ دیدی که دیوار ها را تاب ایستادن نبود؟ شمع را جان سوختن نبود؟ زیرا که دیگر عشق نبود🖤گرما نبود😭پدر نبود... 😔😔
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
حتی با خواهرم بحرفم باید مامانم بفهمه ما راجب چی حرف زدیم
احه یکی نیست بهش بگه مگ بچم
هم سن و سالام الان ی بچه دارن ک وقت شوهرشه
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد/ طلب عشق زه هر بی سروپایی نکنیم🙃🤌🏻میگه حسش نمیاد.حسش نمیاد ورزش کنم،کتاب بخونم ،به خودم برسم ،کار کنم ، درس بخونم،بیرون برم. خب معلومه که حسش نمیاد!!مگه آسونه که حسش بیاد؟یعنی کلا میخوای به بطالت بگذرونی که حسش بیاد؟خب بشین تا بیاد. نمیاد دوست من نمیاد.گاهی وقتا آدم باید خودشو مجبور به استارت یه کار کنه باید خودشو مجبور به پا شدن و دوباره ایستادن بکنه.اصلا فرق آدمای ضعیف و قوی همینه.اصلا درمان افسردگی و اضطراب همینه.باید خودتو مجبور کنی پاشی و استارت یه کاریو بزنی.نگو نمیتونم.نبستنت به تخت و مجبورت نکردن صبح تا شب توی سوشال مدیا باشی و بخوری و بخوابی که بهانه نیار پاشو برای یکبار توی زندگیتم که شده خودتو مجبور به انجام یه کاری کنی نتیجش صد از اینی که هستی بهتره حالت خوب میشه بهت قول میدم:)