همه روز ها و شب ها در انتظارم
در کنج این بیابان خشک و بی آب و علف
که شاید پیکی از راه برسد
پیکی از سرزمینی دوردست
سرزمینی پر از درخت و گل و جوی های پر آب
و بگوید :
حاضر شو که برویم
و من از او بپرسم :
به کجا ؟
و او بگوید : از بیابان غم به باغ شادی
از دیار غم به دیار یار
💔💔💔💔