امروز زنگ دوم که از کلاس زدم بیرون بیام دفتر ،،، بقدری در طی زنگ راهرو شلوووغ بود و دانش آموزان جیغ و داد و رفت و آمد میکردن که صدام گرفت اینقد تو کلاس خودم بلند حرف زدم تا بچه ها بفهمم صدام رو ..
منظورم اینه که توی راهرو ، کلاسای دیگه ول بودن و سر کلاس خودشون سر و صدا میکردن
بعد جوری بود ک امروز دوتا از معاونا کلاس داشتن و من و چند تا دبیر دیگه
زنگ معاونا ،ب خودشون زحمت نمیدن به بچه ها تذکر بدن یا حواسشون ب نظم باشه
خلاصه اومدم تو دفتر گفتم به مدیر که ؛ خانوم ....... چهارشنبه ها خیلی راهرو درهم برهم و شلوغه ... یهو مدیر گفت نه خانوم .....( یعنی من ) ،، تقصیر خود دبیراست که به بچه ها اجازه میدن برن بیرون ...بای لحنجدی
در صورتیکه چرت میگفت و دقیقا ایراد از همون کلاس های بود ک معاوناش کلاس داشتن ...منم دیگه چیزی نگفتم و رفتم نشستم ولی تا آخر تایم نگاهش هم نکردم
خیلی بدم اومد از طرز جواب دادنش ... من به اون گفتم که مثلا مدیر هست ی نظمی به اوضاع بده ولی اون فقط خواست چرت بگه و ماستمالی کنه اونم با لحن جدی و چشمای گرد 😐