مادرخوندم خیلی خوب و مهربونه باهام ولی میرم خونشون میفهمم که بابام گفته بیاریمش اون قبول کرده
دیروزم گف برم بابام گف بمونه شام بخوره بعد گف صب میگی بمونه نهار الان میگی بمونه شام من نمیرسم فردا راهیش کنم بره💔💔
معمولا همیشع اینجوریه حس میکنم راضی نیس برم ولی خب رفتارش خوبه باهام از یع طرفم میگم لابد حق داره نمیخاد مهمونش بیشتر از ۳ روز بمونه خونش
دلم میگیره اینجوری میگن