2737
2734
بادخترتوشوهرت خوش باش..میدونم خیلی سخته دیدن بعضی رفتارا ازبعضی آدما ولی باورکن بی اهمیت بودن بدترین ...

من مردم دیگه یه مرده متحرک ...منو شوهرم انگار از اسب افتادیم اینام با کاراشون هی لگد میزنن بهمون تنها بخاطر عیدی نیستا کلا از این رفتارای گند زیاد دارن که بخان تربزنن به حالت و متاسفانه موفق هم شدن چون ما پول نداریم اینا همش ارز اندام نیکنن جلومون میخان مارو بسوزونن دعا کنین همسرم کار خوبی گیرش بیاد 

ببین استارتر الان خیلی ها دیگه عیدی نمیدن و این حساسیت شما کاملا بیخود و بیجهت هست، لطفا به خاطر ۴۰۰ ...

من بخاطر عیدی نیس که ناراحتم متوجه نشدین من مسعلم پولی نیس که قرار بوده بدن ...اینا با اینکار میخان بگن تو و بچت برامون بی ارزشین اینه که ناراحتم میکنه 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

این دفعه که گفت با عکسش میخوابم و... بگو آره از عیدی ندادنت معلوم بود

خیلی دلم میخاد این حرفارو بکوبم تو صورتش ولی میگم پرده ها دریده نشن(از یه طرفم نمیخام خوشحال شه بگه دیدی ناراحتش کردم ) اخه خیلی مکاره تو دعوا یه کاری میکنه همه جی به نفعش تموم شه ازش میترسم واقعا 

اسی قدر همچین مادرشوهری رو بدون بخدا که سیاست نداره که پسرس رو سمت خودش بکشه حالا مادر شوهر من اینقد ...

این خدای سیاسته شوهر منم ساده ترین فرد جامعه نه تنها در برابره خانوادش ها کلا تو جامعه هم شوهرم انگار بچست خیلی تو مخی رفتار میکنه ساده ترین چیزارم من باید یادش بدن یکی به روش میخنده دین و ایمونشو از دست نیده 

2731
خیلی دلم میخاد این حرفارو بکوبم تو صورتش ولی میگم پرده ها دریده نشن(از یه طرفم نمیخام خوشحال شه بگه ...

دعوا راه ننداز با خنده شوخی همینو بگو. نه سکوت نکن باید جواب این جور آدما رو داد ولی با خنده و شوخی تا نتونن شر به پا کنن

آقایون درخواست ندید.😒🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️ اگر هم ریپلای کردم یا تو تاپیکتون پست گذاشتم مطمئن باشید حواسم نبوده آقا هستید🤦🏻‍♀️
من بخاطر عیدی نیس که ناراحتم متوجه نشدین من مسعلم پولی نیس که قرار بوده بدن ...اینا با اینکار میخان ...

نه عزیزم اینجوری نیست این مسائل برا خودت پررنگ نکن

من ۱۳ ساله متاهلم و تجربیات مشابه شما رو دارم و اون ایام رو پشت سر گذاشتم و میدونم خودخوری کردن چقدر میتونه اعصاب و آرامش خودمون رو به هم بریزه! برا همین میگم برات مهم نباشه و عیدی ندادنشون رو برا خودت بد تفسیر نکن! در غیر این صورت هیچکس جز خودت آسیب نمبینه! دیگه خوددانی

اسی قدر همچین مادرشوهری رو بدون بخدا که سیاست نداره که پسرس رو سمت خودش بکشه حالا مادر شوهر من اینقد ...

ولی این دفعه نتونست سیاستاشو پیاده کنه چون من خواهر شوهرمو پیدا کردم تو برنامه همه چیزای مخفیشون داره لو میره شوهرم به خودش اومد یکم 

من مردم دیگه یه مرده متحرک ...منو شوهرم انگار از اسب افتادیم اینام با کاراشون هی لگد میزنن بهمون تنه ...

ایشالله یه کارخوب پیدامیکنه.تووشوهرت رابطتون خوب باشه هیشکی جرئت نمیکنه کاری بکنه.اول اونودرست کن طبق تجربه میگم.شوهرتم ک میگی بهترشده پس جای امیدهست فقط توبایدب خودت نزدیکش کنی اگه کسی احترام نمیذاره بهتون توصدبرابرواسه خودتون وقت بذار 

2740
عزیزم من دیگه شش ماه مرده خدا روشکر ...هیچ‌وقت تلافی نکردم فقطگفتم خدا ...حتی چهار سال مریض بود براش ...

شما خیلی خیلی بزرگواری کردی.

من هیچوقت نمیتونم اینجوری باشم.

خدا خودش برات بسازه آبجی جونم.

إلهی به حق صاحب الزمان هر چی از خدا میخوای بهترینش و بهت ببخشه عزیزم

باور کن منم همین الان داشتم راجع به رفتارای سمی مادرشوهرم فک میکردم ، به این نتیجه رسیدم که باید بپذیرمش ینی دیگه چاره ای ندارم ، یه غلطی کردم چند سال پیش باهاشون وصلت کردم و تا آخر عمر باید تحملشون کنم ، شوهر منم نادونه ولی خب من دیگه چیکار کنم ، بالاخره روزی میرسه که منم از دستش خلاص شم دیگه ، یا اون میمیره یا من

این خدای سیاسته شوهر منم ساده ترین فرد جامعه نه تنها در برابره خانوادش ها کلا تو جامعه هم شوهرم انگا ...

به نطرم صبور باش، برای پیشرفت خودت تلاش کن نه اینکه اونا رو بخوای عوض کنی یا دوست داشته باشی اونا عوص بشن. کلا روی خودت و همسرت کار کن. حتما سعی کن شاغل بشی . شهرستان هم برنگرد 

جدا؟! داستان چی بود!!؟

خیلی طولانیه.

خلاصه بگم برادر شوهرم زنش بهش خیانت کرد. با چندین نفر. 

بعد این جاری با مادرشوهر ۷ سال منو زجر دادن. آخرین بار هم جاریم کیک برد محل کار همسرم برا تبریک. بعد که برادر شوهرم بیرونش کرد از خونه به منم تهمت زدن به شوهرم گفت که آره زن تو هم مشکل داره و سرش یه جایی گرمه. بعد می اومد به من می‌گفت شوهرت مشکوکه با زن من در ارتباطه و اینا به ما خیانت کردن.

در صورتی که من بکوب در حال درس خواندن بودم برا پایان نامه و آزمون استخدامی.

وقتی هم به پدر و مادر شوهرم گلایه کردم مادرشوهرم حق رو داد به پسرش و مارو از خونش بیرون کرد. دیگه بعد از اون منم خودمو کنار کشیدم تا یکسال بعدش که پسر دومم به دنیا اومد. اومدن دیدنش و رفت و آمد شروع کردن باز 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687