2737
2734
عنوان

دوستم بخاطر مرگ پدرش باهام کات کرد

320 بازدید | 24 پست

تقریبا دوسال بود دوست بودبم من بچه دارم اون نه

چند ماه آخر چند سری اومد سر چیزای مختلف هی باهام بحث کرد چندباری اشکم درآورد ینی علنا به شوهرم ب خانوادش توهین می‌کرد

 منم هیچ نگفتم .فقط رابطم کم کردم خیلی کم و از چشمم افتاد بو.د خیلی حسی نداشتم بهش دیگه

تا اینکه مسافرت بودم یهو گوشیم دیدم استوری گزاشته از اعلامیه پدرش ...منم درجا پیام دادم و گفتم خبر نداشتم و تسلیت گفتم.....

بعد چند روز از مسافرت اومدیم زنگش زدم گفت مراسم توی روستای خودشونه که دورم بود 

منم خب شرایط رفتن نداشتم  و

تا اینکه اومد و من قصد داشتم با شوهرم بهش یه سر بزنم ولی شوهرم نیومد گقت خونه مادرش که نمیشناسیمشون رومون نمیشه زشته خودشم که خونه نداره مراسمی ام که نگرفتن توی شهر

.اونم زنگ زد به شوهرش فقط تسلیت گفت.

تا اینکه یک هفته گذشت و من پیام دادم حالش بپرسم

شروع کرد بی ادبی که تو نیومدی و منم هرچی توضیح میدادم بابا من شرایطش نداشتم نتونستم....اون میگفت هرچی دلش میخاست

منم  محترمانه جوابش میدادم .نهایت این شد که گفت همچین دوستی نمیخام

بازهم من معذرت خواهی کردمو.......


...خلاصه یروز محل کار دیدمش رفتم باهاش روبوسی کردم.ولی بی محلی کرد و ....

منم دیگه ازون روزه حتی سلام که هیچ نگاهمم بهش ننداختم

نظرتون این حجم رفتارش درست بود؟

چرا انقد ب دوستاتون اهمیت میدین

 دریغا که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک...که دنیا مدرن و ماتو عمیق ترین خواب...که تصویرا زشته توظریف ترین قاب...که تصمیما اشتباه توعمیق ترین راهِ ممکن دراصل مابازیچه ماطرفیم با نارسیست آزار پیشه از فسادنگو وقتی که بازارهیچه خب دست که بسته باشه پا بازمیشه باذهنیت هارگرسنه صرف نظر از اینکه چه کاری درسته مثل همگان واسه غم نان میدویی مثل اسبی که زوری شده یار درشکه دلیل رفتن جاذبه خارج نیست نه علت دافعه داخله فراری دادن یه قافله ی غافله یه مریض مسری پی جامعه ی سالمه شک و شبهه جای ایمان یه مغز مونده لای سیمان و کله گنده های بینام به سمت قله های ایران وقتی فصل اخراین مملکتو خزان دیدی میبینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی انگ واژه جهان سوم سبب میشه ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده ولی درحال وداع از اون طرف شیشه من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم فصلی ندیدم تو کتاب کشورم من تلنبار خاطره از هزارو یک شبم گوشامو باز میکنم خودم صدامو بشنوم نظم نوین زوارو داده دست کووید تسمه برید دنیا از یه عطسه گریخت کمر شهر جلوچشام شکست من دیگه نمیخام خودمو نجات بدم چون کورترین این رشته هزار گره ام خوشم میاد جا زخمامو فشار بدم💔💔💔

ولی باید میرفتی خونه مامانش بهش تسلیت میگفتی

کاری به رفتارهای قبلش ندارم  ولی الان حق داشته دلخور شه

فقط 23 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
همینجوریش یه شهر بام بَده..تو سمت من باش عذابم نده💔🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶      یکروز بالاخره آخرین کسی که تو رو میشناسه میمیره! و خاطرت برای همیشه فراموش میشه....! پس از زندگیت لذت ببر❣️

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بنداز بره این ادم بی درکو 

مثل پسر عمو همسرم و خانمش خیلی با همسرم صمیمی بودن 

ما عقد بودیم پدر زنش فوت شد ما مراسم عروسی داشتیم توقع داشتن کنسل کنیم نگبت حالاهرجا مارو میبینه رو برمیگردونه

...‌
2731

بهش بگو برو گمشوبابااااااااااا

برو بزار باد بیاد بابااااااااااا

باهمان مدل معروف بخانید با تچکر

 دریغا که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک...که دنیا مدرن و ماتو عمیق ترین خواب...که تصویرا زشته توظریف ترین قاب...که تصمیما اشتباه توعمیق ترین راهِ ممکن دراصل مابازیچه ماطرفیم با نارسیست آزار پیشه از فسادنگو وقتی که بازارهیچه خب دست که بسته باشه پا بازمیشه باذهنیت هارگرسنه صرف نظر از اینکه چه کاری درسته مثل همگان واسه غم نان میدویی مثل اسبی که زوری شده یار درشکه دلیل رفتن جاذبه خارج نیست نه علت دافعه داخله فراری دادن یه قافله ی غافله یه مریض مسری پی جامعه ی سالمه شک و شبهه جای ایمان یه مغز مونده لای سیمان و کله گنده های بینام به سمت قله های ایران وقتی فصل اخراین مملکتو خزان دیدی میبینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی انگ واژه جهان سوم سبب میشه ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده ولی درحال وداع از اون طرف شیشه من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم فصلی ندیدم تو کتاب کشورم من تلنبار خاطره از هزارو یک شبم گوشامو باز میکنم خودم صدامو بشنوم نظم نوین زوارو داده دست کووید تسمه برید دنیا از یه عطسه گریخت کمر شهر جلوچشام شکست من دیگه نمیخام خودمو نجات بدم چون کورترین این رشته هزار گره ام خوشم میاد جا زخمامو فشار بدم💔💔💔
2740

اون الان شرایط سختی داره و پرخاشگر شده و عصبانیه هیچی نگو 

 با قلبی که سمت "چپ ِ" نمیشه راه "راست"رفت🥲❤️💙*۲۱Farvardin*💚🍀خدایا شکرت واس سلامتیم،خدایاشکرت واس *خانواده* خوبم،خدایا ازت واس همه چیزایی ک بهم دادی ممنونم🤲توتاپیک های من شاهد لحظات خوش من👧 هستید😍بلاگرسایت🥰❤️‍❤️‍ (۱۳)مهر ساعت ۵ بعدظهر،سال۱۴۰۲🖤🇮🇷 💚🤍❤️
ولی باید میرفتی خونه مامانش بهش تسلیت میگفتی کاری به رفتارهای قبلش ندارم  ولی الان حق داشته دل ...

راستش نمیخواستم بازهم صمیمی بمونیم خودشو چند ماهه نشون داده بود اصلا حوصلش نداشتم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

فکت تلخ:

elinaaaaaaaa | 7 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  20 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  21 ساعت پیش
توسط   حسین__بیرو۵  |  1 ساعت پیش