2752
2734
عنوان

از ازدواجم پشیمونم سنی نداشتم

| مشاهده متن کامل بحث + 787 بازدید | 50 پست
خواهرم تازه متوجه شده نگرانه بنظرت با رابطه میشه ازبین بره عمل نکنه

اگ قطرش زیاد نباشه شوهرش میتونه انجام بده معمولا میشه ولی دردناکه

منم اولش خیلی استرس داشتم تا از ماما پرسیدم

حالا ببستگی داره ببینم ضخیمه یا ن

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



اگ قطرش زیاد نباشه شوهرش میتونه انجام بده معمولا میشه ولی دردناکه منم اولش خیلی استرس داشتم تا از م ...

واسه شما ازبین رفت ضخیم بود؟ ؟ماما گفت ممکنه خون ریزی و درد زیادی داشته باشه 

💍👶🏻Mahlin and momy
2731
دوسش دارم اونم میگه دوسم داره ولی شرایطش ی طوریه ک همیشه مسئول خانوادشه پدرم نداره خانوادشم نیاز د ...

ببین منم شوهرم کلا پشت خانوادش بود زمانی بود که من گوشی نداشتم ولی واسه خواهرش گوشی خرید بخاطر خانوادش همیشه واسع من کم گذاشته ولی وقتی بچه دار شدیم کم کم روابط کم رنگ شد تا الان که سالی یبار میره خونشون اونم با اصرار من باید صبر داشته باشی و رابطه ات رو بسازی نه این که ول کتی بری 

فقط خداااا     آقایون درخواست دوستی ندیدن لطفااا 
ای وای پس شخصیت وابسته ای داره  ببین بازم میتونی با سیاست بکشونی سمت خودت اما نه با غرغر و ...

والا ی راه داشت اونم این بود ب هوای من بیاد هی توخانوادم ک اونم از بین رفت 

با بابام بحثش شد به بابام فحش داد اونم زدش 

دیگ نمیاد خونمون 

ببین منم شوهرم کلا پشت خانوادش بود زمانی بود که من گوشی نداشتم ولی واسه خواهرش گوشی خرید بخاطر خانوا ...

من بااین شرایط بچه دارم بشم قطعا خودکشی میکنم

اصلا حال روحیم خوب نیست کلی استرس و اضطراب کشیدم بخاطر این موضوع،خانوادش،خودم کردم ک لعنت بر خودم باد، من شرایطی داشتم ک میتونسم خییلی خوشبخت ترباشم یعنی بگم خونه بابام خوشبخت ترم  چون اختیارم دست خودمه

ولی اونجوری ک ازدواج کنم اختیار شوهرم عوض میشه وقتی من احتیاج داشته باشم و خانوادش میره سمت اونا و کار اونارو انجام میده

اگ من بخامش یا خانوادش ، همیشه اولویت اونان،بمن میگه اولویت تویی،جبرانش در حد ی تاب خوردن باماشین میکنه،ولی همه اینا دور ازچشم خاتوادش میکنه ک مبادا بفهمن و اگر شرایطش نباشه اهمیت نمیده ک ناراحتم یا ن خانوادش مهمن فقط البته حقم داره اینجوری بارش آوردن وایسته مامانشه و آدم دلسوزیه کلا و همه ازش استفاده میکنن حتی خواهربرادراش بعد اگ منم حرفی بزنم لجبازی میکنه بیشترمیره سمتشون و براشون کار انجام میده 

احساس تنهایی میکنم اونجا پیششون اصلا دوست ندارم 

خیلی حس بدی ب این آینده دارم

از طرفی جداهم بشم معضلای خودشو دارهه

منم تا پای جدایی رفتم خودم نزاشتم  البته بگم گولم زدن خانوادش

بخدا ک الان دارمم تاپیکتو میخونم شخصیت نامزد سابق منم عین شوهر تو بود کاملااااا وابسته

وااسه ازدواجمون هزار نفر تصمیم گیرنده بودن این انقد جنم و عرضه نداشت دفاع کنه از عشقش از قلبش بی عرضه قید منو زد

خداروشکرررررررررر ک گورشو گم کرد مگنه ی شخصیت بسیاررر وابسته بود با سن 32  

من بااین شرایط بچه دارم بشم قطعا خودکشی میکنم اصلا حال روحیم خوب نیست کلی استرس و اضطراب کشیدم بخاط ...

میدونی گلم نمیخوام بگم جداشو بدرد نمیخوره 

منم شوهرم همین بود جلوی مادرش و خواهرش و جاریم منو با سیلی زد فقط ۱۶ سالم بود خیلی عذابم دادن هیچکی پشتم نبود بوده روزی که چن روز رفته خونه ننه اش نیومده خونه من گرسنه خوابیدم اون زمان ها خیلی احمق بودم سنم هم کم بود ۱۶ سالم بود کسی رو هم نداشتم ازم دفاع کنه نزدیگ عید میشد کارای خونه خودم مونده بود میرفتم کلفتی مادرش رو میکردم که دعوا نکنه کتک نزنه 

نزدیک عید میشد به مادرش پول میداد که برو واسه خودت رخت و لباس بگیر من هیچی با لباس کهنه اینور اونور میرفتم 

ولی الان درگیر زندگیش هست بچه هام ازش متنفرن خودم ازش متنفر نیستم ولی دلخورم که جوونیم رو حیف کرد ولی تحمل کردم ترو نمیدونم میخوای چیکار کنی 

فقط خداااا     آقایون درخواست دوستی ندیدن لطفااا 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687