دو سال بود دوست بودیم یک سال عقد ۴ ماه هه عروس یکردیم
واقعا مشکلی نداشتم من خونه پدر بودم
بعد بدون اجازه ش حساسه خب پروفایل اینستا عکس عروسی گذاشتم
وقتی برگشتم شروع کرو ب داد بیداد برید از خونه من بیرون طلاق طلاق طلاق پدرم باهاش درگیر شد اون با پدرم
دعواشون شد ی ابرویزی شد بیا ببین اونها شکایت نکرد ولی پدرم شکایت کرده از همع شون منم گفت برای طلاقت شکایت کن بعد وکیل گفت مهریه نفقه رو بدار اجرا
ی جلسه فقط قبل عید داشتم ک اومد گفت ن من درگیر نشدم زنم خودش رفته با سختی بهش رسیدن باید بگررده
بعد ن زنگی زدن ن پیامی هیچی هیچی
اصلا همینجوری اخ چیشد اینجوری شد