سلام امیدوارم که حال دلتون عالی باشه.
یه نظر از شما ها میخواستم ببینم رفتار درست چیه.
من و زن داداشم هم سنیم و ایشون موقع عروسی من کلی حرف پشت سرم زده بود و کلا یه دعوای اساسی انداخته بود با خونوادم (اینکه نامزد من گفت نمیخوام کسی همراهمون بیاد اینم زورش اومده بود که دخترتون زن بوده که نامزدش نزاشت و کلی چیزای دیگه)
همه پولای خونواده ما دست داداشمونه و داداشمم پول نداد به من که برم جهیزیه خودمون به دلخواه خودم بگیرم (زورش میرسه💔)
☹️
هفته ی آخر عروسیم به زن داداشم گفته بود اونم رفته بود هرچی دلش خواسته بود گرفته بود برای من! این به کنار...
دستشون هم درد نکنه ولی اونقدر این ور اون ور گفته که همه فهمیدن( که من وسایلاشو براش گرفتم)
و بعد عروسیم تصمیم گرفتم به هیچ کدومشون زنگ نزنم
و اینکارو هم کردم
الان دوباره پشت سرم حرف در آورده که من همه زحمت هاش براش کشیدم زنگ نمیزنه حال منو بپرسه
عمه هام و بقیه فامیل دائم به من میگن چرا زنگ زنداداشت نمی‌زنی و ....
!؟!!
من دلم گرفته ازشون و این حق من نیست که خودم انتخاب کنم با کیا وقتم رو بگذرونم؟!
به نظرتون جواب این عمه مو چی بدم که هرروز مخ منو می‌خوره!!!
چرا پولتون دست برادرتونه
بزن دهنشو جربده زنیکه احمق رو ...
خوب ب بابات بگو پول جهازتو ازش بگیره
خواهش میکنم راهنماییم کنین چیکار کنم...
حقیقتو بگو
پولا چرا دستته داداشته
کار درستی کردی حرفی نزن به همین کارت ادامه بده. قیدشونو بزن
همه میگن رو ولش کن همه واسعه خودشون میگن کسی از داخل زندگی آدم خبر نداره خودت بهتر فهمیدی چیکار باید بکنی
یعنی اصلا رابطه نداری باهاشون
به نظرم خواهر وبرادر تو زندگی خسلی پیش میاد مسیرشون بهم بخوره یه کم گذشت داشته باشن نشب بهم ضرر نمیکنن
شما هم رابطتونو کم کنید ولی صفر نکنید مناسبتها حداقل رسمی برین وبیایین
