قضاوتم نکنین ی کاری کردم مث چی پشیمونم
همکارم ک چند سال هم ازم کوچیک تر هست 1 ماهه هی اصرار میکرد باهم باشیم گفتم نه. امروز گفت بریم بیرون حضوری حرف بزنیم بعد سرکار نشستم تو ماشینش گیر داد بیا جلو نشستم جلو یهو دستم گرفت و بوسم کرد منم عصبانی شدم و گفتم نمیخام باهم باشیم بعد رسوندم و رفت بهش پیام دادم فکر نمیکردم همچین ادمی باشی ومن سادگی کردم ک باهات اومدم بیرون اونم گفت چون بهم گفتی نه مث ابجی بزرگم میمونی و ببخشید و فراموشش کن کاری ک کردم
دارم از عصبانیت و ناراحتی میمیرم ک چرا رفتم بیرون ک اینجور بشه
هر روزم چشمم تو چشمشه و غرورم انگار خرد شده و داغونم
چیکار کنم