داداش خرم اول فروردین برا عید دیدنی و...رفته خونه خالم بعد نمیدونم خودش اون دخترو توی محل خالمینا دیده یا دختر خالم بهش معرفی کرده ، این رفته با اون دختر رل زده. حالا اون دختر رفته به پدر مادرش گفته که این منو میخواد ، حتی پدرش به دختر گفته بهش بگو بیاد تا ببینیمش ، داداش گاومم رفته.(من نمیدونم این دختر چ فکری پیش خودش کرده). الان تازه دو سه روزه که ما خبردار شدیم کلا تو خونمون جنگ شد، مادرمم از داداشم طرفداری میکنه. بابامم پولی نداره که بهش کمک کنه خونه بگیره به زور شکم خودمونو سیر میکنیم، حقوق داداشمم کمه قسط وام ماشینشم داره میده. همش سی چهل تومن پس اندازه داره، آخه با این میشه زن گرفت؟!
آخه کی تو ۲۰ روز میتونه یه نفرو بشناسه!
عین حبیب لیسانسه ها فرت و فرت عاشق میشه.