بچه من دوتا بچه شیر به شیر دارم دو نیم ساله و هشت ماهه حالا کوچیکه مریض شده پسرمو بردم خونه مادرم بعضی وقتا کم میارم خیلی خسته میشم واقعا سخته خونه مادرشوهرم بودیم پسرم خونه مادرم بود .شوهرم با دخترم بازی میکرد بی قرار بود یهو مادرشوهرم برگشت گفت شما فقط خودتونو دوست دارید او بچه رو بردید انداختید سر اونا بعد من گفتم مامان بچم مریضه سه شبه نخوابیدیم هیچکدوم
مادرشوهر من هر وقت از هر کی ناراحت باشه به بچه من گیر میده...وقتیم میگم به بچه چیکار داری سریع به دخترم میگه تربیتت بیشتر از این نیست،کسی که تربیتت کرده بلد نبود و...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.