همسرم امروز واسه کار پایان نامه اش رفت دانشگاه
ساعت ۴ رفت
بهش گفتم ساعت ۷ پی ام بده بگو در چه حالی هستی و کی میرسی.تاکید هم کردم ۷!!!!
گفت باشه حتما
تازه ۸ پیام داد گف دارم جمع می کنم بیام خونه،ولی چون ترافیکه دیرتر میزنم بیرون
این یعنی دیگه ترس از دست دادن منو نداره که منو ۱ ساعت علاف می کنه
حالا بیاد نون پنیر بخوره بزمجه.من هیچی براش شام نذاشتم.
چون ۱ ساعت خیره شدم به لپتاپم تا پیام بده
مرده شور پایان نامه اش رو ببره ایشالا
بدجور دلم گرفته امشب.میدونه من احوالاتم خوش نیست،باز رو دونه دونه اعصاب من یورتمه میره.
خسته و داغونم از همه چی.....
خودمم روم فشار درسیه اعصابم خورده