ت دی با پسر داییش دیدم امشبم با دوستش دیدم ک دوستش بهش میگفت زیدت راجع ب من چی گفت اونم گفت گفته چ مستع و دیشب بهش گفتم بیا حرف بزنیم گفت چشام میسوزه میخوام بخوابم دقیقا همون ساعت جلوی در خونه دوستش بودن ک باهم برن بیرون اونم کی ساعت ۱۲نیم شب
الان اومدیم مسافرت چیکار کنم راهکار بدین بهم حالم خیلی بده …