من دوسه روز پیش امینوسنتز کردم و استراحت مطلقم تا یه هفته
بعد دوتا خواهر شوهرم اومدن خونه برادرشوهرم یکیشون اصلا نیومد خونمون بهم سر بزنه اون یکی هم بخدا در حد دو دقیقه سلام و احوال پرسی کرد و رفت
شوهرم صبح زود که خواست بره سرکار گفت الان خواهرام میان اینجا مطمئنن ولی هیچ کدوم نیومدن اونم که اومد سر پا سلام کرد و رفت
در حالی که زنداداشا و خواهر خودم هر روز یا میان برام غذا درست میکنن یا دورادور زنگ میزنن .خونه هاشونم با ماشین نیم ساعت تا جهل دقیقه راهه