دوستان گفتم که ماشین که نصف پولشو شوهرم داده به برادرشوهر به عنوان قرض.ولی قرضی که کمرمون داره میشکنه.
اخه اون پول وام بودکه به برادرش داده قبلن قسط وام ازسودپول میدادیم ولی الان نه پول هست نه سود قسط هم افتاده رو گردنمون.
حالا چهارشنه ماشیم برادرشوهرگرفتیم بریم مسافرت تاجمعه.
چهارشنه غروب رفتیم پنج شنبه ظهر زنگ زد زود برگردین کاردارم و...ماهم 😯😯😯😯نرفته برگشتیم.
حالا خاهرشوهرمجرد یه هفته س رفته خونه مادرجاریم یه شهردیگه.وقتی مارفتیم مسافرت گفت جمعه بیاین دنبالم.
ماهم چون پنج شنبه برگشتیم نرفتیم.
الان برگشته به شوهرم هزارتاحرف زد چرانیومدی دنبال وحسابی حرف یادگرفتی ازدیگران اینجوری فرداپس فرداماشین بخری منومیبری تفریح واین وراونور.
خاهرشوهربزرگه هم گفت برادرکوچیک وظیفه ش ناز خاهراش بکشه و...
الان دارم از حرص خفه میشم هنوز نخریده خط نشون میکشن