2733
2734

جمعه خونه ی مادرشوهرم بودیم 

من دراز کشیده بودم 

خواهرشوهرم زنگ زد ب مادرشوهرم 

مادرشوهرم رفت تو اون اتاق ولی صداش میومد 

مادرشوهرم میگفت این چ حرفیه می‌زنی بیچاره مریم کلی زحمت کشیده برای من وظیفش نیس که عمل کرده بیاد اینجا کار کنه (عمل بینی کردم بک ماهه) سیزده بدر اومد اینجا کلی کار کرد 

بعدم گفت منو با خانواده ی شوهر خودت یکی ندون من قدر عروسمو میدونم خانواده ی شوهرت خیلی اشغالن 

دلم میخواست برم گوشی رو بگیرم ب خواهرشوهرم بگم اتفاقا خوبته هرچی سرت میارن خانواده‌ی شوهرت

بعد مادرشوهرم اومد گفتم مامان این چ وضعشه بگو خودشو جمع کنه حرفتون شنیدم گفت حرف اون کی محل میکنه واسه خودت نزار ب شوهرم گفتم گفت تو بخوای دیگ جواب سلامشم نمیذم ولی خودت دیگ ب هیچ عنوان تحویلش نگیر

2731
افرین ب مادر شوهرت. تو مناسبتی، کادو چیزی بخر براش. رابطه ات رو باهاش محکم نگهدار.

۱۰ساله عروسشم همون روز بهم گفت من ازت راضیم خدا ازت راضی باشه مهم منو بابایم ک خیلی دوست داریم اونو ول کن

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز