الان تنهایی 🙂
خدا رحمت کنه باباتون
من مشکلات زیاد بود
اما حدود س ماه پیش طلامو یواشکی برده بود فروخته بود برای قرضای باباش
همین ک شد اومدم و تا الان نخریده
قول داد بیست اسفند برمیگردونم
ولی بیست اسفند تو کلانتری گف برج دو
ولی خب در کل مشکلات اصلی من این نیست
سر کار نمیره
اگر بره کل پولش میره خونه باباش
۸ سال ازدواج کردم بچه دار نشدیم کل خرج پوشاک و همه چیمو خودم میدم خوراکمو میآورد اونم بخور نمیر با قرض
خونوادش میلیاردی قرض دارن همش ب پای ماست
شوهرم پشت اوناس
الان همش زنگ میزنم ابراز دلتنگی گریه و...
خب لعنتی اگر راست میگی برو سرکار