امروز ظهر یبار زنگ زد که میخوان برن افطاری گفتم خبر میدم اگه اومدم دوباره دم افطار زنگ زد و هی پشت هم پرسید میای افطاری منم هی میگفتم نه شما برید آخه تو یه ساختمونیم این مادرشوهرمم خییلی حرف مردم واسش مهمه که مثلا جلو مردم کم نیاره وگرنه سالی یبارم دعوت نمیکنه ما رو خونشون
خوب کردی والا هر کی اختیارش دست خودشه
ما عروسا همیشه حرف میشنویم و نباید کاری کنیم و حرفی بزنیم
مثل من رو ندی بهشون
من انقد رو دادم که تا تهمت خرابی بهم زدن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
اره بخدا من نامزدم هنوز عروسی نکردم
بخدا یعنی تو این چهار پنج ماه همه کار باهام کردن هر چی از دهنشون دراومده گفتن بهم
مامان مادرشوهرم دیشب حالش بد شده بود
من نمیخواستم برم با زور منو نامزدم کشوند خونه مامان بزرگش
دلیل اینکه نمی‌رفتیم ابن بود که بهم چند روز پیش گفتن گمشو 🙃😅
دوری و دوستی بهترین کاره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
