بچه ها همسر من خیلی مسئولیت پذیر نیست
یه زمین پدرش کنار خودشون بهمون دادن خیلی کوچیکه اصلا ب زور خونه میشه همسرمم که انفد دست دست میکنه تا بسازه
حالا اینا به کنار من اصلا دوس ندارم این خونه و همسایگی با اینارو
هم‌خونه بد نقشه ای هست هم کنار مادرشوهرم ایناس
مادرشوهرم خیلی ادم ازار دهنده ایه
ی بار بخاطر بدنقشه بودن و کوچیک بودن میخواستیم‌بفروشیم نذاشتن چیکارکنم‌به فروش بره توروخدا بگید اصلا نمیتونم‌برم‌اونجا زندگی کنم
اون روز که زمین دادن باهام بهتر بودن اما کم کم ذات مادرشو شناختم
اگه می دونستم اصلا قبول نمیکردم
یه دعانویسی چیزی
روانشناسی کسی اگه بتونه کمک کنه بهم‌بگید
نفروش
چون دیگه نمیتونی بخری
دعوا راه بندازم
چیکارکنم
بریم هم ی خوگه بهتر بگیریم هم دوسه تا کوچه حداقل دور بشیم
چندمتره؟بسازین بعدیه مدت سودمیکنه بفروشین برین جای دیگه
پایینو پذیراییو اشپزخونه کنید کلش رو و روش اتاق و حموم و دستشویی بزنید اینجور خوب میشه
اجاره بده برو جای دیگه
بساز اجاره بده
خوشی زده زیر دلت. کاش منم یه پدرشوهر داشتم زمین بهم میداد حتی یه وجب. و کاش یه شوهر داشتم خونه برام میساخت
