طرف زنگ زده سه شنبه ک فردا میایم خونتون یعنی چهارشنبه گفتم اوکی قدمتون رو چشم!
ساعت ۹ شب زنگ زده ک ببخشید نشد بیایم این هفته نیستیم یکشنبه دیگه میایم
یعنی فردا میخاستن بیان! من چون رودروایسی داشتم گفتم اوکی من هماهنگ میکنم بهت خبر میدم! اوکی کردم گفتم باشه یکشنبه بیاین قدمتون روچشم!
از صبح ده بار زنگ زده برنداشتم و اخرش پیام داده ک ما دم خونتونیم کسی نیسسس درو باز کنه!
من اومدم بازار خرید لباس بارداری برای خودم
بهش زنگ زدم گفتم تو گفتی یکشنبه ک چطور الان اومدی میگه ذیگه یهویی شد!
برگرد بیا گفتم من اومدم ۱۵ خرداد اونم با مترو شرایطشو ندارم برگردم فردا بیاین!
برگشته بمن میگه ما اومدیم دیگه پس فردا حرفی حدیثی توش نباشه رفتو امدو تو بریدی 😒 یچیزی بگید بنویسم براش وسط بازار اعصابمو خرد کرده بخدااااا