خودشيفتگي نداره فك كنم از خودش بدش مياد
وقتي تعريف ميكنم خودشو ميزنه به اون راه
من گفتم شايد چون از اول مغرور بودم ميخواد پررو نشم ولي خب من كلي ازش تعريف كردم و قربون صدقم رفتم اين چرا نبايد بره و تعريف كنه.
تو زنگم وقتي حرف ميزنيم ميخواد نشون بده خيلي سخنگوعه و باده بحرفه بعد يه چيزيو دوبار بگم يا بيشتر حرف بزنم زود ميگه كاري نداري؟ و حرفمو ميخواد قطع كنه
و بقول تو ميگه لالا لالا لا مثلا نشنوه
پيششم بودم با تلفن حرف ميزد پاهاشو شديد تكون ميداد