ما فردا می خواهیم بریم سفر با مامانمینا ..الان فهمیدم پدرشوهرم هم میاد باهامون و اینکه شب میاد خونه ما بخوابه ....یعنی همیشه باید موی دماغ باشه سر موصوعاتی ازشون دل خوش ندارم .یه بار رفتیم سفر و این اقا هم اومد بعد همسرم بحق کرد منم بالاخره یه جوابی دادم بهش عوضی اومد گلوم رو گرفت داشت خفم میکرد پیرمرد سر اینکه چرا ب پسرم اینطور گفتی ....
حالا پرو میخواد با ما بیاد سفر و بد تر اینکه شب هم تا دو ساعت دیگه میاد خونمون ...
بعد اونوقت همین شوهر یکاری میکنه که هیچ وقت با دل خوش خانوادم خونم نیان ..و خیلی وقته نیومدن .این سفر هم تو امپاس قبول کردن