با یه ادم بیکار
معتاد
بدون مسئولیت
از صبح میره پی خوش گذرونی تا اخر شب میاد
بچم کمبود اهن داره انقد ضعیف شدن
ولی بابای بیشرفشون براش مهم نیست
کل خرج زندگی با خودم و پدر شوهرم و پدرم
مثلا الان شام نداریم براش مهم نبست
بچه هام فقط ناهار خوردن
شب و روز پیش دوست دخترش خوش گذرونی میکنه
کل عکساشون رو با هم دیدم تو فلشش
وقتی خونه هست که شب هستش اهنگ زیاد و خودش بلند میخونه بچه هام میخان بخابن بهش میگم اروم ولی براش مهم نبست و تا صبح همین کارش
حتی نمیزاره چراغ روشن کنیم
یا بچه هام پای تلوزیون میگه خاموشش کنین
بخاطر اینکه خودش داره ویس میده صدایی جز صدای خودش نباشه
ماشین داره ولی بچه هام هیچ جا نمیرن
همش تو خونه هستن
بخدا دلم اتیش میگیره
با دوس دخترش تو بغل هم
بعد منو و بچه هام عذاب میدع
تنها دلیل موندنم اینه خونه خودم راحت ترم
میترسم بچه هام بعد طلاق آسیب ببینن
اخه خونه بابام راحت نیستیم
شمای جای من باشید چکار میکنید