قبل از ازدواجمثل شما فکر می کردم
شرط کذاشتمکه به حقوق منکاری نداشته باشه
گفت مخالفه باید حقوقمون تو یه کااسه ریخته بشه و پول من وپول اون نداشته باشیم
اصلا از حرفش خوشمنیومد
حس کردم روکار من حساب وا کرده
چون مهرش به دلم نشسته بود
از خواستمگذشتم و قبول کردم
تو عقد نامه نوشتم خانه دار
که هر موقع خواستم نرم سر کار
فکر می کردم زرنگم و این میتونه به نفهم باشه
ذر صورتی که طبق قانون هر نوقع زن شاغل بخواد انصراف بده، مشکلی نیست خلاصه که با کلی چالش با خودم دیدم عجب اشتباهی می کردم که اونقدر با هودمدرگیر بودم
بعد ازدواجفهمیدمکهچقدر کار خوبی کردیمکه پول من و پول تو نکردیم
خیلی زود با هم خونه خریدیم و ماشین خریدیم
با اینکه درامد من همیشه بیشتر بوده
ولی این حس من و تویی بینمون نیست
با دل و جون، هر چی درمیاریم
میاریم توزندگیمون تا شرایطمونو بهتر کنیم
و پیشرفتمون ده برابر کسایی بود که پولتونو از هم جدا کردن