2737
2739
عنوان

این پسر خیلی مهربونه+شات

485 بازدید | 46 پست

بچه ها منو این باهمیم و اینکه من الان دارم کنکور میدم اصلا باهاش حرف نزدم ۱ هفته ببینید چی میگه🥲البته من دوسش ندارم ولی اخلاقش خیلی خوبه🥲

کو

هرچ تبر زدی مرا.زخم نشد.جوانه شد.ی دختر سختی کشیده ک از دل بیماری و‌مشکلات بیرون اومده..ودر حال‌جنگیدنه..چیزی‌ک‌تورو نمیکشه.قویت میکنه.ناامید نباش.و‌پایین سن ۲۰ اصلا دوست نشو ک‌همش ضربه میخوری.

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

لایکم کن

کاربر zxm23  هستم. و در حال حاضر عضو فعال گروه مافیایی سلامت باشید🗿  هییی.... بی دلیل تعلیق شدم. بگذریم.🙂✋علیکم السلام😁حالت چطوره؟؟؟چخبرا؟ دوست داشتی ریپ بزن جواب بده👌😁در همین حین که این متن و مینویسم حوصلم سر رفته...و موقعیت حرص دادن یا کرم ریزی کسی و ندارم چون ساعت ۱شبه😅حوصلم سر میره باید یا کرم بریزم یا حرص بدم یکیو👌انرژی و فعالیت و... کلاا شور و هیجان زیادی دارم و سعی میکنم به بقیه هم منتقل کنم😎🥳😁 عاشق کارتون های باب اسفنجی و بینوایان و انیمیشن های المنتال درون و برون و رالف خرابکار وقتی میگم عاشق اینا یعنی 100 بار هرکدومو دیدم و برای  بار 101 میبینم😁یه کتاب و اهنگ خوبم معرفی کنم؟کتاب هنر خوب بودن خیلی قشنگه، هم قلم خوبی داره هم موضوع جالبی درمورد روانشناسی هست،کتاب به امید دلبستم و عقاید یک دلقک،48قانون قدرت هم خیلی بهتون پیشنهاد میکنم... اهنگ زندگی همینه ارتا،بیشتر از همیشه نازنین و محیار، چشماتو ببند، ای گل رویایی ، شراره😁،نازی نازی امشب دلم مست توعه👌،  و قد و بالای تو رعنارو بنازمم تو که با عشوه گری از همه دل میبری چرا نمیرقصی (مدیونی با ریتم نخونی😁 )اینا اهنگای قشنگی ان، قابل شمارو نداشت یادداشت کنید ۶۰۳۷....🤣خبب دوستان عزیز، براتون ارزوی بهترین هارو میکنم،به اخر این متن جذاب رسیدید🤣حالتون همیشه خوب باشه،وقتتون به خیر❤
2731
2738

یه هفته حرف نزدی؟ 

حاجی من بخاطر کنکور 9 ماهه حرف نزدم باهاش. امشب قراره بیاد روبه روی خونه مون که فقط از پنجره منو ببینه. اونم با دختر خاله ش هماهنگ کرده بود.. 

( فک کن یه شهر دیگه س فاصله 5 ساعته فقط ب خاطر من اومده) 

روله ی کوردم.🕊🌞     ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو  .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که   داس دارد…
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز