سلام دوستان کلی بخوام بگم من ۹ساله ازدواج کردم تواین مدت چندین باربا جاریم رفاقت کردم صمیمی شدم یهومیدیدم رفتارش تغییرمیکنه وخودشومیگیره بعد یه مدت میومدبهم میگفت یه نفربه من گفته که توپشت سرم به پدرومادرشوهرحرف زدی گفتی که من بدیشونوکردم ومن قسم میخوردم که تهمته دروغه واون باورمیکردودوباره صمیمیت ورفت وامدتااین آخری دوباره بعدیکسال سرسنگین بوداومدبه من همین حرفاروزد من گفتم من درهیچ شرایطی حرفتوبه پدرومادرشوهرنمیزنم اینویادت باشه.هرچیم بهش گفتم که کی این تهمت روبه من میزنه میگه نمیتونم بگم قرانو به من قسم دادکه اسمشوبهت نگم.نمیدونم کی دشمنم هست و واقعاازجاریمم دلگیرم رابطه ای که توش طرفت بهت اعتمادنداشته باشه چه بهتر که نباشه.حالاشوهرم میگه من میخوام به برادرم بگم که چراخانومت حرف مردموباورمیکنه والان چندین باره این کارومیکنه.به نظرتون بگه به داداشش.؟؟واینکه برادرشوهرمم خیلی بامن توقیافه هست
آدم دور وت نیس فقط با جاری صمیمی بشی
نه هیچی نگین، دیگه باهاش صمیمی نباش
ب داداشش بگه اما دیگه صمیمی هم نشو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
