بنده خدا میدونم خسته شده
ولی خب من چه کنم منم زندگی دارم فامیل شوهر دارم و ..باید دید و بازدید برم
الان مامانم زنگ زده داره حالیم میکنه که شوهر خواهرم قراره برگرده تهران و مثلا اینا همه امشب بیان شام پیش ما
من گفتم ما امشب خونه پدرشوهر دعوتیم
برگشته به اونا میگه خب ناهار میرین ؟😂😂😂
من اینور دهنم وا مونده بود
آخه خونه ما همه روزه ایم ..منو شوهرم و پسر 14 ساله ام
ولی اونا روزه نمیگیرن فقط بابام روزه است
شوهر خواهرمم میگه آره میایم میایم
مرد گنده مثل دیو شده
باز خدا خواهرمو خیر بده اونور گوشی سرشون داد زد گفت عه عیبه کجا بریم اینا خودشون روزه ان
حالا پریشب خونه مادرم بودیم من برای همه فست فود خریدم
مامانمم خسته شده از مهمون داری
داداشم اینا و خواهرم اینا چند روزه اونجان
بقیه خوبن باز
شوهر خواهرم عین بچه ها به مامانم منو میده
هرچیزی هم نمیخوره
شب اول عید اونجا بودیم ..غذا سبزی پلو ماهی بود
اصلا نخورد
با اکراه اومد سر سفره
الکی نشست
حالا اینو بگم باورتون شاید نشه ایشون سنش کمه اما تحصیلاتش خیلی بالاست و هم آقا زاده است هم خودش مدیر کل یه قسمت وزارت خونه مهمه
سواد و موقعیت هیچوقت شعور نمیاره