اونا اردبیلن . ویروس جدید هم اونجا خیلی زیاد شده . خونواده اش هم پر بچه مدرسه ای هست .میگن ویروسش خیلی بده تب و بدن درد داره برای بچه ها خیلی سختتره . یکی از اقواممون هم دو هفته ست درگیرن بیمارستان بستری شدن. الان شوهرم میگه بریم من میگم نمیام چون بچه ام ۱۰ ماهشه میترسم .خونواده اش هم خیلی اهل رفت و امد عید هستن . جمعیتشونم خیلی زیاده .اونم قبول نکرد گفت پس منم نمیرم. حالا خونواده اش فکر میکنن من نمیزارم پسرشون بره با اینکه هر بار میگم برو میگه نه با هم بریم 🙁
اینم بگم من با خونواده اش تقریبا ارتباطمو قطع کردم فقط در حد همون عید دیدنی یا مناسبتها میرفتم در حد یه سلام و خدافظی هم باهاشون هم کلام میشدم نه بیشتر . فقط بخاطر مشکلاتی که با من داشتن .