فردا ساعت ۲ بلیت پرواز داریم
بعد من بادوتابچه به همه کارام رسیدم موند یه پارچه ببرم خیاطی و اصلاح صورتم و چمدونمو ببندم
رفتم بچه کوچیکمو خوابوندم پیش خواهرمو وبزرگترو با خودم بردم.رفتم بیرون زنگ زده بمن جیغ میزنه پشت گوشی کجاااایییی بیا ببند دیره هههههههه🤨 .منم گفتم خب چرادادمیزنی نخوابیدم ک دارم کارامو میکنم یه ساعت میبندم مگه چیه باز دادوبیداد منم قطع کردم گوشیو روش.باز زنگ زده انقد داد زد ک فلان کیف کوله کوووووش🤔🥲 منم جاشو گفتمو قط کردم از بس سرمو خورد. هیچی رسیدم دم خونه دیدم هیچ کاری نرده نشسته عصبی اخمو منم گفتم چیه الان چته 🫤🫤🫤.باز داااااد زده بخدا سرم درد گرفت گفت دیره نمیرسیم فلان چرا رفتی بیرون الان چ وقتشه.دیگه اینجا انقد جیغ زد من زدم رو سکوت داد دعوا بزرگتر میشد.چمدون بزرگی ک دراورده بودو همه وسلیلاشو پخش وپلا کرده بودو ول کردم رفتم یه متوسط برداشتمو کوله دخترم لباس خودمو جفت بچه مو همه وسایلای حموم مایو حوله شستشو رو جمع کردم این هی دادمیزد جوابموووو بدهههه .😵💫😵💫😵💫
من اصلا دیگ حرف نزدم این دیوونه شد رفت یه سیگارکشید باز اومد گفت نمیریم هرچی جمع کردی بریز بیرون زود باش سردخترمم دادمیزد برو تواتاااااق😒😒.
دیگ ول کردم ارایشگاهم نرفتم هیچ کارنکردم .گفتم نرو ای خدامردم تو این بهشتتو بما نشون نمیدی...و الان دراز کشیدم🤐🤐🤐🤐🫤🫤🫤😵💫😵💫😵💫😵💫