2733
2739
عنوان

کسی هست تک فرزند باشه اما .....

348 بازدید | 14 پست

و پدر و مادرش فوت کرده باشند .....پدرم تازه فوت شده مادرم هم سه سال پیش .

پدرم  همه‌ی دنیام بود شوک شدم چون خودم کنارش رسیدم و دیدم ....میترسم خیلی حالم بد قلبم درد می‌کنه دلم نمی‌خواد دیگ زندگی کنم ....چطور کنار اومدید مرگ مادرم ناراحتم کرد 

اما مرگ پدرم کمرم شکست   

من خیلی تنها و بدبختم بچه دارم  خودم ....


اما دیگ بچه هام و زندگیم هم دوست ندارم دلم یک خواب آروم میخواد کنار اون دوتا 

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.
هممون مییمیریم انقد غصه نخور خودتو سرگرم کاری کن عزیزم ..خدا رحمتشون کنه


  نمیشه خیلی سخته خدا. برای دشمن آدم هم این سرنوشت نخواد 

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
خدا رحمتشون کنه.مرگ عزیر اونم دوتا کم چیزی نیست.طول میکشه تا بتونی حداقل در ظاهر برگردی به زندگی.

خیلی حالم بد ....پدرم همه دلخوشیم و زندگیم با رفتنش بود احساس میکنم خیلی بدبختم خیلی 

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.
خیلی حالم بد ....پدرم همه دلخوشیم و زندگیم با رفتنش بود احساس میکنم خیلی بدبختم خیلی 

میدونم.حقیقت اینه بعد این اتفاقا زندگی دیگه هیچوقت مثل قبل نمیشه ولی چاره ای هم نیس .باید تحمل کرد.به خاطر بچه هات سعی کن بهتر شه حالت.بعد داداشم همیشه با خودم میگم چجور ممکنه دووم اورده باشم .چجوری حجم غم نمیکشه منو.. ولی خوب عمر دست خداس.چاره ای هست مگه جز زندگی؟

میدونم.حقیقت اینه بعد این اتفاقا زندگی دیگه هیچوقت مثل قبل نمیشه ولی چاره ای هم نیس .باید تحمل کرد.ب ...

کاش زندگی نمی‌کردم کاش انقدر شهامتش داشتم که تموم میکردم زندگیم را .....از خدا دلگیرم بیشتر از همه ...

خیلی زود منو تنها و بدبخت کرد .....تنهایی من را ک دید دید ک من کسی را ندارم ...

پدرم نباید این اتفاق می افتاد براش اون همه دارایی من تو زندگیم بودم 

دلخوشی بچه هام بود ...پسرم حالش خیلی بده 

من همین پدر داشتم ک رنگ خونم بزن بیاد پیشم ...

دیگ هیچی ندارم ....

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.
کاش زندگی نمی‌کردم کاش انقدر شهامتش داشتم که تموم میکردم زندگیم را .....از خدا دلگیرم بیشتر از همه . ...

تموم کنی زندگی رو که بعدم بچه هات بمونن تنها و دردی که شما میکشی بکشن؟از این فکرا نکن عزیزم.مشاوره هم برو.نزار خدای نکرده کاری کنی که نباید.خدا پدر مادرتونو رحمت کنه.روال زندگی همینه

2740
تموم کنی زندگی رو که بعدم بچه هات بمونن تنها و دردی که شما میکشی بکشن؟از این فکرا نکن عزیزم.مشاوره ه ...


  

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.

اخی بگردم اما عزیزم خودت میتونی حالتو خوب کنی فقط تلاش کن و با گذشت زمان حالت بهتر میشه فقط خودتو مریض نکن با این غصه ها چون تنها اثر این غصه دردی ک درمان نمیکنه تازه مریضی هم برات میاره خدا صبرت بده ،منم خواهرم ۵/۵ماهع تصادف کرده ی سره بیمارستانه خسته شدیم کاش ی کم بهتر بشه

سلام گلم منم مامان و بابام به فاصله یک ماه فوت شدند. دو ساله میگذره و خیلییی دلتگشونم. وابستگی بهشون داشتم. از وقتی ک رفتن همه چیز رفت....

با خیرات و دعا و انرژی مثبت خودمو سرپا نگه داشتم. همسرم مهربانه هوامو داره. در کل خیلی سخته... دیگه محاله که از ته دلم بتونم بخندم ، برقصم و یا حتی شادی کوچک کنم چون همش جلوی چشممن... خدایی خیلی سخته.

خودتو ناراحت نکن. اول و اخرش همه میمیرن و تازه میفهمن که من و تو چی کشیدیم... بازمانده بیچاره میشه فقط.

خدابه صبر بده ابجی...منم بعد رفتن بابام  کمرم خمیده شد.بعد دوسال که میگذره دلتنگترش میشم..

عریزم چی بگم واقعا حرفی نیست ک بگم ک بلکی تحملش برات راحت تر کنه ....خیلی سخت خیلی سخت 

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.
عریزم چی بگم واقعا حرفی نیست ک بگم ک بلکی تحملش برات راحت تر کنه ....خیلی سخت خیلی سخت 

فقط


دیگه تحمل نداشتم رفتم روانپزشک دارو داد خوردم تا بهتر شدم....بچه هام افسرده شده بودن که منو میدیدن مدام گریه میکنم...آخرش پسرم خواب دیده بود که آقاجون گفته به همه بگو گریه نکنید من جام خوبه و ناراحت میشم اگه گریه کنید..

خدایا سپاسگذارم بابت آرامشی که هر لحظه دارم
فقط دیگه تحمل نداشتم رفتم روانپزشک دارو داد خوردم تا بهتر شدم....بچه هام افسرده شده بودن که منو ...

حالم خوب نیست حتی بچه هام هم  نمیتونم ببینم دیگ ....



 نمی‌دونم چون تک فرزند هستم این اتفاق اینجور داغونم کرده دلم خصوصا پدرم میخواد خیلی بیتابشم 

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز