امروز خونواده شوهرم همگی رفتن ختم منم رفتم آماده شم برم شوهرم گف تو کجا گفتم خب من اینجا چیکار کنم منم میام جلو همه ضایعم کرد گف تو بشین خونه لازم نکرده بیای اونجا جای تو نیست گفتم چرا همه میرید من اضافیم گف هی میخان تو رو ببین بپرسن این کیه همشون منو پیچوندن رفتن متنفرم از طرز فکراش نمیدونم چرا اینجور۰ی میکنه کسی بود شوهرش اینجور باشهه
الان نفهمیدم دقیقا چرا نه؟؟؟
نفهمیدم چی شد
مگه فامیل هاشون از ازدواجتون خبر ندارن؟
نامزدین که این حرفو زده ؟
یا جایی باهاشون نرو و به این رفتارش عادت کن
یا به حرفش گوش نده و یه بار جلوش وایسا و برای یک عمر این عادت رو از سرش بنداز
یعنی چی گلم بیشتر توضیح میدین
یعنی داره شمارو از همه پنهون میکنه؟!میشناسی همسرت و خانوادشو؟از گذشتش خبر داری؟
آره شوهر من اینجوریه
ولی امشب تصمیم گرفتم ازش جدا شم دیگع خسته شدم از دستش
نه فقط ختم همه جا میخواست منو قایم کنه انگار براش عیب بود اون با قیافه مردونه من زنش باشم خب میخواست منو انتخاب نکنه یکی مثل خودش و خانواده املش می‌گرفت😓😓
هااااا؟ ببخشید ولی عجب ادمایین یعنی چی اخه
اصلا نمیتونم فکر خوبی کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
