سلام خانوما من قبلا کاربر سایت بودم ولی آشنا زیاد بود نخواستم کسی بفهمه
ازتون میخام بدون پیش داوری نظرتون بگید من کاری درستی کردن یا نه
من مدت یکسال با آقایی در ارتباط بودم به صورت دورادور البته این آقا آشنا بود و فامیل دور هر دو خیلی عاشق من بودین بخصوص اون آقا
سه ماه بعد ارتباط این آقا اومد خاستگاری من ولی خب خانواده رد کردن و البته گفتن که من نخواستم
من هم دو هفته پیش موضوعی پیش اومد و به مامانم گفتم من دوسش دارم که شروع کرد داد و بیداد فشارش رفت بالا من حتی یه کلمه هم حرف نزدم گفت باشه برو باهاش ازدواج کن ولی دیگه پدر و مادری نداری حق نداری سمت ما بیای و ... و کاملا جدی گفت دیگه دختر من نیستی
مامانم خیلی حساسه گفت من میخام دخترم با یه مرد که وضعیت مالی خوبی داره ازدواج کنه نه این پسر (ایشون شغلش آزاده و مغاز داره ) گفت نمیخام با کسی ازدواج کنی که چند تا داداش و آبجی داره بشی مثه من اذیتت کن و.... کلی حرف منم بدون هیچ حرفی گفتم چشم مامان
بعد از اون بدون هیچ حرفی این تمام راه های ارتباطی خودم رو با این آقا قطع کردم و بدون خداحافظی ترکش کردم دلیلش هم این بود که اگر توضیح میدادم که قبلا هم گفتم خانوادم مخالفن میگفت درستش کن اما نمیشه نمیتونم قید خانوادمون بزنم بخاطر همین هیچی بهش نگفتم
الان حدود ۱۲ روزه و چند روز پیش اتفاقی توی مترو دیدمش ولی خیلی سریع بین جمعیت رفتم میخاست بیاد سمتم کنجکاوی از چشماش مشخص بود ولی چند نفر باهاش بودن
حالا بنظر شما کار درستی کردم؟