اصلا نمیدونم باید چیکار کنم
چرا لحظه آخری میان حرف میزنن
سر به نام زدن خونه هم همین شد
ما رفتیم قولنامه کردیم زنگ زدم مامانم با خوشحالی بگم بهش ، میگه به اسم کی قولنامه رو نوشتی
میگم به اسم شوهرم
میگه چرا به اسم جفتتون نشد
باید سه دونگ سه دونگ کنه
همسرم اومد خونه مامانم بحثو انداخت ، همسرم گفت من به اسم خودش (من) میزنم
مامانم گفت نه باید به اسم جفتتون باشه
نمیفهمم یا من خیلی خوش خیالم یا اون خیلی بددل
همشم میگه من تجربه دارم
هشتاد درصد چیزایی که سر زندگیم بهم هشدار داده بود تا الان درست درومده
متنفرم از اینکه این جریانم درست از آب در بیاد