2737
2739

ما برنامه عیدمونو از دوهفته پیش چیده بودیم که از چندم تا چندم با خانواده خودم باشیم بعدش بریم شهرستان پیش خانواده همسرم.

بعدش به این نتیجه رسیدیم که من بیشتر بمونم تا بتونم روزه هامو اونجا بگیرم همسرم گفت من زودتر برمی‌گردم تا کارامو انجام بدم حوصله ندارم کل تعطیلات بیکار بمونم خونه مامانم اینا ، مامانش اینام خیلی اصرار کردن به من که توروخدا تو بیا بیشتر بمون ما یکم نوه‌مونو ببینیم واقعا هم برام کم نمیذارن ینی راحتم اونجا

تا اینجا همه چی درست بود

حالا امروز مامانم و خواهرم بهم میگن تو برای چی‌ میخوای بری شوهرتو تنها بزاری ، باهاش برو و برگرد .

من با مامانم اینا زندگی میکنم فعلا ، بخاطر همین همسرم برگرده ، برمیگرده خونه مامانم . ینی میدونم که اینجاست و پیش مادرم ایناست.

حالا اینا شروع کردن هی میگن برای چی میخوای بمونی وقتی شوهرت نمی‌مونه

هم مادرم هم خواهرم واقعا خیلی جاها کمکم کردن و همیشه راهنماییم میکنن ولی اعصابم خورده از اینکه وقتی دیگه برنامه چیده شده میان منو بددل میکنن

خب الان گفتن چی شد ؟

من میتونم یهو برم بگم خب عزیزم من با تو برمیگردم؟

نمیشه چیشده یهو جنی شدی؟

حتما یکی بهت خط داده؟


ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742

ناراحت نشی ها چون شوهرت برمیگرده و اونها مجبورن تا تو بیای غذای شوهرتو بپزن اینجوری میگن

دوستای گلم کار من دوخت نظم دهنده کشو و کمد و آشپزخونه و ... هست .خوشحالم کن با عضو شدنت تو گروهم.آیدی روبیکام@organayzermahdokht

اصلا نمیدونم باید چیکار کنم

چرا لحظه آخری میان حرف میزنن

سر به نام زدن خونه هم همین شد

ما رفتیم قولنامه کردیم زنگ زدم مامانم با خوشحالی بگم بهش ، میگه به اسم کی‌ قولنامه رو نوشتی

میگم به اسم شوهرم

میگه چرا به اسم جفتتون نشد

باید سه دونگ سه دونگ کنه

همسرم اومد خونه مامانم بحثو انداخت ، همسرم گفت من به اسم خودش (من) میزنم 

مامانم گفت نه باید به اسم جفتتون باشه 

نمی‌فهمم یا من خیلی خوش خیالم یا اون خیلی بددل

همشم میگه من تجربه دارم

هشتاد درصد چیزایی که سر زندگیم بهم هشدار داده بود تا الان درست درومده

متنفرم از اینکه این جریانم درست از آب در بیاد

2740
ناراحت نشی ها چون شوهرت برمیگرده و اونها مجبورن تا تو بیای غذای شوهرتو بپزن اینجوری میگن

آخه شوهرمم روزه میگیره ، سحری برا خودشون درست کنن اینم میخوره درست نکنن اینم بدون سحری میگیره 

افطارم که براش مسئله ای نیست

خودت هرجور صلاح میدونی همون کارو بکن،به مادرت و خواهرت چکار داری؟

حرفاشون رو‌ اعصابمه

سر جریان خونه هم همین شد

چندشب پیش همسرم برده بودشون بابام کت و شلوار. بگیره ،‌من تو ماشین نشسته بودم اونا رفتن

مامانم اومده میگه چرا فلانی با فروشنده های زن آنقدر گرم میگیره

حالا همسرم کلا از مجردیش هم همین بود با خانوما و آقا راحت بود براش فرقی نمی‌کرد

فرداش به همسرم گفتم بیا منو ببر من دیشب نتونستم بیام خرید کنم ، رفتیم که ببینم واقعا رفتارش چطور بوده چیز عجیب و غریبی ندیدم

رو حساب همین راحت بودناش میگن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687