2733
2734

رابطه ای که توش گریه میکنی، زیاد منتظر زنگ و تلفنشی، تو دلتنگ دیدنشی ولی اون صرفا بخاطر رابطه جنسی مشتاق دیدار حضوری هست. خواهشا دوری کنید. اینا انرژی و جوونی رو می بلعن و شما میمونیم و سنی که بالا رفته و یه روح خسته...


💫اینا تجربه های من ۳۰ ساله هست خواستم به اشتراک بذارم شاید کسی به دردش خورد

من ۳۱ سالمه واین روزها را هشت سال سپری کردم 

خودم کردم که لعنت بر خودم باد خداجونم قبول دارم تقصیر خودم هست و خودم خودمو بدبخت کردم اما خدایا اگه اندازه ذرات معلق تو هوا که قابل دیدن نیستن قبول داری اون هم در حقم بدی کرد ازش نگذر من حلالش نمیکنم خدا نبخشش اگه موضوع امضام را خواستی بدونی تاپیکم که اسمش زندگینامه است را بخون


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

منم همچین رابطه ای داشتم تازه جدا شدم.. همش باید منتظر پیام و زنگش میبودم... 

اولویتش نبودم

ولی با اینحال بازم نمیدونم چرا ناراحتم از این قضیه.. 

نمیدونم چطور سرِپام که هردفعه با وزنه وایستادم لب آب"*

چقدر حرفت قشنگ بود 

قشنگ رابطه ی من و توصیف کردی ک ی چند روزه تموم شده و من نابودم الان❤️‍🩹

یک صلوات برام میفرستی ؟مرسی قشنگم 💕امیدوارم توی زندگیت یهو یک اتفاق خوبی بیوفته که ندونی از خوشحالی چیکار کنی😊💕اگه حرفی میزنم قصدی ندارم پس لطفا ناراحت نشو😊💕
چقدر حرفت قشنگ بود  قشنگ رابطه ی من و توصیف کردی ک ی چند روزه تموم شده و من نابودم الان❤️‍🩹

چقدر منی تو💔😄

حالت بهتر نشده؟ 

نمیدونم چطور سرِپام که هردفعه با وزنه وایستادم لب آب"*

مرسی

از معدود تاپیک های آموزنده بود

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
چقدر منی تو💔😄 حالت بهتر نشده؟ 

اتفاقا الان داشتم تاپیکه اخرتو میخوندم 

نه فقط الکی روزارو میگذرونم توی یک روز صدای شکسته شدنمو شنیدم نابودشدنم هعی

یک صلوات برام میفرستی ؟مرسی قشنگم 💕امیدوارم توی زندگیت یهو یک اتفاق خوبی بیوفته که ندونی از خوشحالی چیکار کنی😊💕اگه حرفی میزنم قصدی ندارم پس لطفا ناراحت نشو😊💕
چند سال تو همچین رابطه ای بودید

تقریبا ۸ سال، پسرای به درد نخوری که اومدن و رفتن از زندگیم و جز ضرر و زیان چیزی برام نداشتن. نه اومدن خواستگاریم نه هیچی یکی از اون یکی مخرب تر

اتفاقا الان داشتم تاپیکه اخرتو میخوندم  نه فقط الکی روزارو میگذرونم توی یک روز صدای شکسته شدنم ...

وای منم🥺حیف... 

نمیدونم چطور سرِپام که هردفعه با وزنه وایستادم لب آب"*
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز