نصیحتم نکنید خیلی صبر کردم درست نشد
نه وقت میذاره نه احترام نه محبت داره همش منو میکوبه
بارها کارمون به کتک کاری کشیده شده امشبم
با خانوادش رفتیم بیرون کلید دادم به همسایه تا مادرم بیاد چیزی از خونه برداره ما نبودیم مادرشوهرمم دید و بهش گفتم میخوام این کارو کنم هیچی نگفت
بعد رفتیم به شوهرم گفتم کلید دادم به همسایه البته قبول دارم کارم عاقلانه نبود شوهرم هرچی از دهنش اومد بیرون گفت یه تیکه هم برام نخرید اومدیم خونه