پسره خواستگارم بود اون زمان که اومدن خواستگاری اوضاع مالیش خوب بود الان هم ماشالا توپ تکونش نمیده
من اونوقتا دانشجو بودم علت اینکه جواب رد دادم این بود پدرم اوضاع مالیش وحشتناک بود گفتم پسره و خانوادش میخوان همش بگن خونه بابات اینارو ندیدی
البته پدر مادرش اوضاع مالیشون معمولی رو به خوب بود
عروس یک عالمه طلا داشت بهترین خونه رو براش گرفته
قیافه همسرش هم مثل من معمولی بود اما وضع مالی پدرش خوب بود
درتمام طول عروسی به این فکر میکردم فقر ادم رو نابود میکنه
من الان خودم از لحاظ موقعیت اجتماعی خداروشکر خوبم
اما همیشه گذشتم ناراحتم میکنه
اینکه اونوقتا ما اوضاعمون بد بود حتی خانواده مادریم هم مارو تحویل نمیگرفتن...