باور میکنی اصلا نفهمیدم زدم ببینم پسرم اومد گیر داد باید لپتابو یدی کارتون ببینم منم اومدم بیرون رو مبل دراز کشیده بود مدل مرده شده بود مثلا عکاس مرد هم یجور سادیسمی مانند نگاش میکرد رفت رنگایه رو گردنشو پاک کنه تو دستشویی یه دختره اونجا بود گفت تازه اومدی به این شهر و اینا...گفت از کجا فهمیدی گفت اون نگاه بهت زده رو میشناسمو نمیدونم اینام دنبال همیننو...منظورش کسایی که براشون مدل شده بود رو میگفت گفت خیلی پوست زیبایی داری هی سوال جوابش میکرد مشکوک بودن فقط تا اینجاش دیدم همون اولشو