مهشید من با تو شروع کردم، خدا بهت خیر بده، الهی بهترینا برات رقم بخوره،
امروز هم یه اتفاق خوب دیگه برام افتاد،رو ابرا هستم،
هشت سال پیش همین موقعا از کسی ضربه خوردم، بخاطر مسایل مالی خانواده م تحقیرم کرد، خودش،شوهرش،پدرش کارهایی کردن که نگم برات،رسما اتیش بیار معرکه شده بودن تو زندگیم و من بحران رد کردم رسما یکی دو سال طول کشید، امروز کاملا اتفاقی یه جا دیدمش، از طرز برخورد و ارامش امروز هودم خوشحالم،ازینکه اون زمونا جلو اون تحقیرها خورد شدم ولی کم نیاوردم و به پیشرفتم فک کردم، امروز جلوی من مچاله شد،من مچاله شدن رو تو چهره ش دیدم،من همسرم و زندگیم رو مدیون اذیتای اونام،کامل مشخص بود خودش هم به این فک میکرد که اگه اذیتم نمیکردن الان زندگیم نکبت بار مونده بود
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
سلام به دوست مهربون گرانبها
بعد مدت ها فکر کنم دارم پست می زارم
خونه تکانی که پروژه عظیمی بود واسم از شستن کاشی با کف و ..... به نظرم ادامه ندم بهتره😂
اما خرید بحث شیرین ...... واقعیت امسال از اجناس بازار بر خلاف همیشه راضی نبودم خیلی قدیمی بودن از نظر مدل اما گشتن کوچه و خیابون خیلی لذت داشت
بوی خوش سبزه عید ماهی گلی خاک ژله ای دیگه چی از این لذت بخش تر اصلا دیدن دکه های نارنجی حال من رو خوب میکنه
بچه ها من امسال بیشترین انرژی مثبت رو از خرید یه ساعت فسقلی نوستالژیک برای سفره هفت سین گرفتم.
یعنی قلبم رفته براش بس که گوگولیه! حتی واسه اش تاپیک هم زدم ولی خب اینجا هم عکسش رو میذارم! عین بچگی ها که وقتی ذوق یه چیزی رو داشتیم به همه نشونش میدادیم 😂🤦♀️
وای وای وای
دختر تو واقعا گرانبهایی
میدونی از چه نظر
واقعا تو بنده ی گرانبهای خدایی
بنده ی گرانبهای خود خود خدا
باید بگم دختری که با وجود همچین پدری انقدر وارسته و موفق و با نجابت پرورش پیدا میکنه اونم با زحمات خودش قطعا گرانبهاست بنده ی گرانبهای خداست
اونجا که گفتی از خدا میخوای خودش برات پدری کنه
دلم هری ریخت چشام پرشد
واقعا خدا برات پدری کرده
به قول عامیانه دم پدر واقعیت گرم خوب دختری تربیت کرد
دم تو دختر خوب هم گرم
تو هم دختر و بنده ی خوبی براش شدی
❤❤❤
راستی ببخشید که در رابطه با تاپیک بعدیت تو این تاپیک پست گذاشتم
الان اون تاپیک جدیدت رو دیدم همشو یه جا خوندم
نتونستم احساسات خودم را کنترل کنم
باید یه ابراز احساسات میکردم
برای شما و همه فرزندان سرزمینم
موفقیت و خوشبختی ارزومندم
مهشید جان دوباره بعدش چرا پدرت بدتر شد چیکار میکرد بعدش
آخر اومد رضایت بده برا عقدت؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
