تو مدرسه مدیر لپمو کشید یبارم سر امتحان معلم دینی اومد لپم رو کشید بهم لبخند زد دیروز هم یه گوشه نشسته بودم معاونمون که باهاش خیلی صمیمیم یدفعه اومد دو دستی لپم رو کشید رفت بچه نیستم که سال دوازدهمیم یا تو فامیل هر وقت با یکی رو در رو میشه مثل عمو، عمه و زندایی، زن عمو یا فامیل دور لپم میان میکشن خداوکیلی بچه نیستم نمیدونم چرا حس خیلی بدی میگیرم ۱۷ سالمم هست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اینجا چکار میکنم من🔫🐴تاپیکها و پستها رو با دقت نمیخونم ببخشید🔫🐴 به نی نی یار میگم چرا ترکوندینم میگه واسه گذاشتن ایموجی خنده (ر.ک به تنها تاپیکم صفحه ۳ ) شما تو تاپیکای انفجاری صدام کنید من قول میدم با گریه بیام پیتیکوووححححههههه😍😍😍🐎🐎🐎